همراز

تا خدا هست به غم وعده ی این خانه مده . . . !

 

داستان عاشق شدنت و برای کسی نگو
داستانتو نمی دزدند اما عشقتو شاید
 
 
اسمت چقدر شبیه سرود ملیه
آخه با شنیدن هر دوتاش
هم از جا بلند می شم
هم دستمو میزارم روی قلبم
 
 
چشمانم سیاهی می رود
دستم به لرزه افتاده است
و پاهایم نای رفتن ندارد
ولی تو
باز برایم ناز می کنی
ومن باز
نازت را خریدارم
 
 
دلم که گرفت راه بندان شد
اما فکرم
یادت را از بیراهه آورده بود
 
 
وقتی عطسه کردی
چشمهایت را بستی
و این عادت همیشکی من است
در مقابل عشق تو
 
 
سردم که شد
فکرهایم را سوزاندم
خوب گرم میکند
آتش عشق بازیت
فیلم «روز جدایی» به صورت شبانه روزی در مغزم اکران می شود
جا برایت رزرو کرده ام
همان جایی که همیشه مینشستی
توی دلم
 
 
کاسه ام را عوض کرد
گفت لبش ترک برداشته
دستم را از سرش برداشتم
دلش در جاشکست
اما عوض نکرد
 
 
حوصله ی دلم که سر می رود
کاسه چه کنم چه کنم دست می گیرد
تاب نمی آورم بی تابیهایش را ٬ بی قراریش را
امان از این حوصله ی دل
که وقتی تو نباشی
همه ی حواسم را هم که جمعش کنم
باز سر می رود امان...
 
 
باز بیخوابی ... باز تنهایی شبانه
من
تو
یک خاطره...
 
سه گوشه یک مثلث شده ایم
 
 
 
 
 
تمام خون رگ هایم نثارت باد

به آغوشت بگیر من را و باداباد...
 
 
 
گاه نبودنت نفسم را می گیرد...
 
حاضرم بمیرم٬ ولی "نفس مصنوعی "نکشم
 
 
 
گاهی سرم را بالا می گیرم تا آسمان مرا فراموش نکند؛
 
تا ابرها بدانند که وقت باریدن است؛
 
تا پرنده ها ببینند همزاد اسیرشان را؛
 
و می گریم تا زمین بداند که من از جنس ابرم، نه خاک...
 
گريه هر چه قدر براي خدا قشنگه، براي بنده خدا زشته...
 
 
 
انسان با سه بوسه تکمیل میگردد
 
بوسه مادر که با آن پا به عرصه خاکی میگذاری
 
بوسه عشق که یک عمر با آن زندگی میکنی
 
و بوسه خاک که با آن پا به عرصه ابدیت میگذاری...
 
 
.
.
.
.
.
.
.
.
باش ! فقط باش ! همین
 
 
وقتی که خیلی دلم برایت تنگ می شود
شانه هایم برای  رقص های کردی می لرزد
 
 
هیچ چیز ویرانگرتر ازاین نیست كه متوجه شویم
 
كسی كه به آن اعتماد داشته ایم عمری فریبمان داده است
 
 
 
دل های پاک هیچ گاه خطا نمیکنن
 
فقط سادگی میکنن و سادگی پاکترین خطای دنیاست
 
 
 
عاشق باش تاعاشقانه ببینی و نفس بکشی
 
و زندگی کنی و عاشقانه در خاک آرام گیری ،
 
فاصله ی عشق باهوس در یک قدمیست ،
 
گام هایت را با عشق بردار نه با هوس عشق
 
 
 
 
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید
 
آه عاشق زود گیرد دامن معشوقه را
 
 
عشق وسیله‌ای است برای تبدیل تمام دردسرهای کوچک به یک دردسر بزرگ
ولتر))
 
 
دوست داشتن كساني كه لايق دوست داشتن نيستند اسراف محبت است
 
(دکتر شریعتی)
 
 
 
 
بر فراز همه قلل آرامش است...
صبر کن!
بزودی تو نیز میآرامی...
 
(گوته(
 
 
 
 
من هنوز به یاد دارم که برای داشتنت
 
دلی رو به دریا زدم که از آب واهمه داشت
 
 
 انقدر داد می زنم عشق تو رو تو کوه و دشت که بگن
 
دختره از عشق تو رفت و برنگشت
 
 
 
 
دیدی آخر دم مردانــــه به جز لاف نبـــــود
بکش از مردم نامرد که حقت این است
آنچه بر عاشق دل خســــته روا دانستی
فلک آخر سرت آورد که حقت این است
 
 
راز عشق در آن است که به یکدیگر سخت نگیریم
 
عشقی که آزادانه هدیه نشود اسارت است.
 
 
 
 
دیگر نمی توانم به دوست داشتن هایم هم اعتماد کنم ،
 
حتی مرداب یادش نمی آید که چگونه دوست می داشت
 
روزگاری همین نزدیکی ها
 
 
من دغدغه دارم
 
که این روزها در سرزمینی زندگی میکنم
 
که درآن دویدن سهم کسانی است که نمیرسند
 
و رسیدن حق کسانی است که نمی دوند.
 
 
 
 
خیلی وقته که فهمیدم دویدن تلاش بیهوده ای است
 
 
 
 
خدايا تو را غريب ديدم و غريبانه غريبت شدم.
تو را بخشنده پنداشتم و گناهكار شدم.
تو را وفادار ديدم و هرجا كه رفتم بازگشتم .
 تو را گرم ديدم و در سردترين لحظه ها به سراغت امدم.
تو مرا چه ديدی كه وفادار ماندي...
شرمنده ام خدا جون
 
 
 
به هر باغی رسیدی گلی بچین و برو
 
پای هر گل منشین اینقدر چون خار شوی
 
 
 
 
ایستادگی کن تا روشن بمانی،
شمع های افتاده همیشه خاموش میشوند
 
کسی که خردمند است تنها به این خاطر خردمند استکه عشق می ورزد.
وکسی که احمق است، تنها به این خاطر احمق است که فکر می کند
می تواند عشق را بفهمد.
 
آن  دوست که عهد دوستداری بشکست
 
می رفت و منش گرفته دامن در دست
 
می گفت که بعد از این به خوابم بینی
 
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست
 
"سعدی"


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: <-TagName->
نوشته شده در23 / 3 / 1389برچسب:,ساعت 17:38توسطسارا|


آخرين مطالب

Design By : Rihanna